کاش می شد بنویسم از خودم از همه انسانها
از پری ها و گدایان و همه بدرویان
دله من پر شده از تنهایی
غم مطلق تو کجا می دانی ؟
بعده این نیست دلم با دنیا
عاشقم من به خدا نیست دلم در دنیا
ای امان از همه بداهلی و بد نامی ها 
روزگاریست غریب داد و فغان از دنیا
چه بگویم که دلم خون خور دنیای غم است 
پاره گشته جگرم جانه من اینجا سپر است 
روح من درد کشیده تو کجا می فهمی ؟
جان من زجر کشیده تو کجا می فهمی ؟
لحظه لحظه دله من داغه غم جان دارد 
ای امان از همه دنیا که چقدر غم دارد !

نظرات 4 + ارسال نظر
لیموی صورتی دوشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 11:36 ب.ظ http://www.pacific.blogsky.com

تو حالت خوبه؟!
اینجا چه خبره؟!!
S-:

[ بدون نام ] سه‌شنبه 25 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 01:58 ق.ظ http://borjokabootar.blogsky.com

سلام
خوبی
ممنون برای پیام هات - آرزوهات خیلی باحال هستند. امیدوارم دوباره بتونم بیام و وبلاگم راست و ریستش کنم
بازم ممنون از پیام هات - شاد باشی و خنده رو

نیلوفر سه‌شنبه 25 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 02:45 ق.ظ http://to0otfarangi.blogsky.com

وا! چیزی که ننوشتی گلم؟......واسه شنبه ات کامنت گذاشتم بپر بخون پری مهربون من!

الهه چهارشنبه 26 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 12:09 ق.ظ http://www.scarlet.blogsky.com/

سلام گلم:
خیلی خوشکل بود.
عزیزم دوست دارم.
راستی خانمم باهات یه کار کوچو لو دارم آیدیت رو حتما برام بنویس.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد