دارم به آخر می رسم
جاده دیگه تموم شده
چشمام پر از اشک غمه
پاهام دیگه نا نداره
ترانه خون می رم جلو
حال رسیدن ندارم
فکر تو – تو خیالمه
راه رسیدن ندارم
تو که می رفتی از پیشم
دور شدم از قلب و چشات
انگار هرگز من نبودم
روزی تو عمق اون نگات
رهایی از فکر محال
تنها راهش رسیدنه
تو رفتی از پیشم ولی
هه! فکر منم رسیدنه ! ( تنها فکرم رسیدنه )
هیچ فکر کردی اگه بری
دنیام به آخر می رسه
جاده عشق و راهه من
روزی به آخر می رسه
حالا اگه نامه من
روزی بدستت برسه
نامه هامو جواب بده
نذار راهم عزیز من
روزی به آخر برسه
سلام
خونه جدید مبارک !
ستاره خانومی کلی دلم واست تنگ شده ...
اصلا معلوم هست کجایی
ایمیلت رو میخواستم نذاشتی پس چرا ؟
یه کار فوری دارم باهات
یا حق !
سلام واقعا فضای وبلاگت خیلی قشنگه
به من هم سر بزن
هر شب به قصه ی دلم گوش می کنی
فردا همچون قصه مرا فراموش می کنی
موفق باشی
ممنون از اینکه برام کامنت می زاری ...
راستی ... من کنکوری نیستم ... دلایل دیگه ای داشتم واسه ننوشتن!
موفق باشی ...
سلام ستاره.
چیز جدیدی ننوشتی.
این شعرت قشنگ بود.
به من هم سر بزن و نظرت رو حتما حتما درباره ی نوشته هام بگو. منتظرما.
موفق باشی.در ضمن وبلاگ تو رو توی وبلاگم قرار دادم.
خداحافظ.
از آشناييت خوشحال شدم ... شعر زيبايی بود