حس نوشتنم مرد
اصلا برا چی وقته همه از همه بیشتر خودمو تلف
می کنم با این شیراز ه وجودم که از هم پاشیده
می خوام چی بگم بدتر می زنم روحیه و حس و
حاله شماها رو هم خراب می کنم .
این جمله در کمال صحت عقل و سلامت نوشته
می شود .
وبلاگ تعطیل
غم میون دو تا چشمون قشنگت لونه کرده
شب تو موهای سیاهت خونه کرده
دو تا چشمون سیاهت مثل شبهای منه
سیاهیهای دو چشمت مثله غمهای منه
وقتی بغض از مژه هام پائین می آد بارون می شه
سیل غم آبادی رو ویرونه کرده
وقتی با من می مونی تنهائیمو باد می بره
دو تا چشمام بارون شبونه کرده
بهار از دستهای من پر زد و رفت
گل یخ توی دلم جونه کرده
تو اطاقم دارم از تنهایی آتیش می گیرم
ای شکوفه توی این زمونه کرده
چی بخونم جوونیم رفت و صدام رفته دیگه
گل یخ توی دلم جونه کرده
شب
شب که می شه تو کوچه اشک من می شه ستاره
من چشمامو به ابرا می دم آسمون بارون می باره
می خونم آخ که دیگه زمونه ظلمه تو داغونم کرد
به کی بگم که دنیا از غصه زندونم کرد
دلم شده دیونه خدا خودش می دونه
کوچه دلش می گیره سکوتشو می شکونه
پنجره ها با فریاد می گن کی باز می خونه
من روی هر دیوار غمگین اسمتو با اشک می شورم
من توی هر کوچه خاموش بی لونه بی آشیونه
می خونم آخ که دیگه فرنگیس عشقه تو داغونم کرد
به کی بگم که چشمات تو غصه زندونم کرد
روز میلاد مرد مردان زمین و زمان بر همه مرد دلان و
مردان مبارک
1